| کد مطلب: ۱۲۹۳

اینترنت مانند هواست برای زندگی

اینترنت مانند هواست برای زندگی

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

رضا قربانی

عضو هیات‌مدیره سازمان

نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران

چگونه دو هفته گذشته را از زاویه دید یک فعال اقتصاد دیجیتال تحلیل کنیم؟ برای بازیگران اقتصاد دیجیتال ایران، مهم‌ترین اتفاق در دوهفته اخیر، قطع اینترنت است. پیش از این در آبان سال ۹۸ این موضوع برای اولین بار رخ داد؛ ولی تفاوت این قطعی با قطعی قبلی به بحث‌هایی باز می‌گردد که در یک سال گذشته درباره طرح صیانت انجام شده. در ماه‌های اخیر و با از دستور کار خارج شدن طرح صیانت، برخی از صیانت خاموش صحبت می‌کردند و به نظر می‌رسد شرایط ملتهب روزهای اخیر، فرصتی ایجاد کرد برخی آنچه را که در سر داشتند جامه عمل بپوشانند. عده‌ای تصور می‌کنند ریشه التهابات جامعه به فضای مجازی بر می‌گردد. از نظر آنها اگر بتوانیم فضای مجازی را کنترل و به عبارت دقیق‌‌تر محدود کنیم، بسیاری از مسائل امروز ایران حل می‌شود. از منظر آنها بیکاری، فقر، بی‌عدالتی، اختلاف طبقاتی، نادیده گرفتن جوان‌ها و ده‌ها مساله ریز و درشت دیگر دلیل مناسبی برای اعتراض نیستند. آنها تصور می‌کنند این فضای مجازی است که جامعه را دچار مشکل کرده. با این منطق جامعه ایده‌آل جامعه‌ای است که درهایش را به روی جهان بسته و از اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارجی استفاده نمی‌کند. با این دیدگاه، قطع اینترنت اتفاقی معمولی است و حتی منجر به توسعه کسب‌وکارهای داخلی می‌شود! ولی چرا این تحلیل غلط است؟ قبل از پاسخ به این پرسش بگذارید سوال دیگری از خودمان بپرسیم؛ اگر بخواهیم به سه مساله امروز اقتصاد دیجیتال ایران اشاره کنیم کدام موارد در اولویت قرار دارند؟

از نظر من ضعف تنظیم‌گری و رگولاتوری حوزه اقتصاد نوآوری و اقتصاد دیجیتال اولین مساله این حوزه است. حوزه‌های نوپدید که مظهر آنها فضای مجازی است برخلاف دیگر حوزه‌های اقتصاد شاهد تغییرات پی‌درپی و سریع هستند. تنظیم‌گری این حوزه اگر اثربخش نباشد، مشکلات زیادی برای همه ایجاد می‌کند؛ وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم و برخی می‌خواهند با بگیروببند آن را سروسامان بدهند. از آن‌سو برخلاف حوزه‌های سنتی اقتصاد، رابطه فعالان این حوزه با صاحبان سرمایه بیش از بقیه زیر ذره‌بین است. همه بخش‌های اقتصاد از وام و کمک‌های دولتی استفاده می‌کنند ولی حساسیت‌ها روی این حوزه بیشتر است. علت آن هم ساده است؛ برخلاف اقتصاد سنتی بخش نوین اقتصاد قدرتش را از مردم و ارتباط با مردم گرفته است. فعالان اقتصاد دیجیتال پیشروان استفاده از شبکه‌های اجتماعی بودند و این کسب‌وکارها کانال‌های دیجیتال را توسعه دادند. برخلاف بخش‌های سنتی اقتصاد که برای گفت‌وگو با مردم نیاز به کانال‌هایی مانند صداوسیما داشتند، بازیگران این حوزه بدون استفاده از رسانه‌های سنتی مانند صداوسیما توانستند با مردم حرف بزنند. گاهی حتی رسانه‌های سنتی علیه این کسب‌وکارها بودند و همین روزها هم شاهد برخی حملات به این کسب‌وکارها از سوی برخی خبرگزاری‌های سیاسی هستیم. چالش دوم را این‌طور خلاصه کنیم که اقتصاد دیجیتال از یک مساله حل‌نشده رنج می‌برد و آن بلاتکلیفی در رابطه با صاحبان قدرت و ثروت است. درحالی‌که همه بخش‌های سنتی از انواع رانت‌ها، وام‌ها و تسهیلات بهره‌مند هستند و تا امروز ندیده‌ایم کسی بگوید که برای نوع ارتباط‌شان با دولت و حاکمیت باید توضیحی بدهند، اما در هر بزنگاهی کسب‌وکارهای نوین سوژه می‌شوند و آماج انواع حملات ناجوانمردانه قرار می‌گیرند. ریشه این برخوردها در نوع این کسب‌وکارها نهفته است. کسب‌وکارهای اقتصاد دیجیتال بیش از همه با اعتماد سروکار دارند. آنها توانسته‌اند اعتماد مردم را جلب کنند و حالا حاکمیت می‌خواهد اعتمادی را که به دست آورده‌اند خرج حاکمیت کنند و معترضان هم می‌گویند این اعتماد را باید خرج آنها کنند. این یک مساله حل نشده است و به آفتی در راه توسعه اقتصاد دیجیتال تبدیل شده. سومین چالش هم نادیده گرفتن مفهوم دارایی دیجیتال در اقتصاد ایران است که فعلا در این یادداشت از آن می‌گذرم. حال در شرایطی که تنظیم‌گری صحیح در حوزه اقتصاد دیجیتال نداریم و کسب‌وکارهای این حوزه هم از تناقض‌های درونی رنج می‌برند؛ برخی تصور می‌کنند با قطع اینترنت مشکل خاصی پیش نمی‌آید و همه مسائل حل می‌شود و به مرور می‌توانیم نمونه سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های خارجی را در ایران ایجاد کنیم. اشکال مهمی که بسیاری به آن توجه نمی‌کنند، مفهوم توسعه است. در ۱۰سال اخیر اقتصاد دیجیتال ایران تنها بخشی بوده که به واسطه اینترنت توانسته به صورت نیم‌بند با جهان در ارتباط باشد. کسب‌وکارهای نوینی که در این فضا خلق شده‌اند و به‌طور کلی اقتصاد دیجیتال محصول همین ارتباط محدود بوده‌اند. نوآوری در فضای بسته رخ نمی‌دهد و کسب‌وکارهایی که بتوانند با جهان در ارتباط باشند می‌توانند برای خودشان و بقیه جامعه توسعه به ارمغان بیاورند. در شرایطی که رشد همه بخش‌ها منفی بوده، دقیقا آن بخشی که کم‌تر مورد توجه حاکمیت قرار گرفته رشد کرده است؛ حال قطعی اینترنت در نهایت منجر به بسته شدن دریچه‌هایی می‌شود که در سال‌های اخیر به سمت توسعه باز شده و با محدودیت، در نهایت وضعیت فعلی بغرنج‌تر می‌شود. از بین همه بخش‌های اقتصاد در سال‌های گذشته اقتصاد دیجیتال تنها بخشی بوده که رشد داشته و سیاست‌ قطع اینترنت در هر زمان که خواستیم، در نهایت منجر به مرگ این حوزه جوان می‌شود. اینترنت و دسترسی به آن یک‌حق است و محروم کردن مردم و کسب‌وکارها درنهایت مشکلات را بیشتر می‌کند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی